به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد
و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد

دفتر قلب مرا وا کن و نامی بنویس
سند عشق به امضا شدنش می ارزد

گرچه من تجربه‌ای از نرسیدن‌هایم
کوشش رود به دریا شدنش می ارزد

کیستم ؟ … باز همان آتش سردی که هنوز
حتم دارد که به احیا شدنش می ارزد

با دو دست تو فرو ریختنِ دم به دمم
به همان لحظه‌ی بر پا شدنش می ارزد

دل من در سبدی ـ عشق ـ به نیل تو سپرد
نگهش دار، به موسی شدنش می ارزد

سال‌ها گرچه که در پیله بماند غزلم
صبر این کِرم به زیبا شدنش می ارزد

نظرات شما عزیزان:

محمد

ساعت10:24---18 آذر 1389

سلام وب زیبایی داری

امیدوارم موفق باشی
یا رب از دل مشرق نور هدایت کن مرا
از فروغ عشق، خورشید قیامت کن مرا
تا به کى گرد خجالت زنده در خاکم کند؟
شسته رو چون گوهر از باران رحمت کن مرا
خانه آرایى نمی آید ز من همچون حباب
موج بی پرواى دریاى حقیقت کن مرا
استخوانم سرمه شد از کوچه گردیهاى حرص
خانه دار گوشه ى چشم قناعت کن مرا
چند باشد شمع من بازیچه ى دست فنا؟
زنده ى جاوید از دست حمایت کن مرا
خشک بر جا مانده ام چون گوهر از افسردگى
آتشین رفتار چون اشک ندامت کن مرا
گرچه در صحبت همان در گوشه ى تنهاییم
از فراموشان امن آباد عزلت کن مرا
از خیالت در دل شبها اگر غافل شوم
تا قیامت سنگسار از خواب غفلت کن مرا
در خرابیهاست، چون چشم بتان، تعمیر من
مرحمت فرما، ز ویرانى عمارت کن مرا
از فضولیهاى خود صائب خجالت می کشم
من که باشم تا کنم تلقین که رحمت کن مرا؟

شاعر :صائب تبریزی
التماس دعاااااااااااااااااااااااااااا [گل][گل][بوسه]

واقعا آپدیت هات زیبا است

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

:: برچسب‌ها: برگرفته از گروه ایران ویج,